یکشنبه ۱۲ تیر ۰۱ | ۰۹:۴۶ ۱۲ بازديد
مشاوره مالیاتی رایگان
یکی دیگر از محدودیتهای بدیهی در قدرت مالیاتی مقامات دولتی این است که یک مقام نمیتواند مالیات واحدی را دو بار بر یک شخص به یک دلیل اعمال کند.
مالیات عموماً عطف به ماسبق نمی شود، مگر در شرایط خاص. یکی از نمونه های مالیات عطف به ماسبق مالیات بر مزایای زمان جنگ در برخی از کشورهای اروپایی توسط قوانینی بود که در سال 1945 و زمانی که جنگ و اشغال دشمن به پایان رسید، وضع شد.
یک محدودیت رایج در قدرت مالیاتی این است که با همه شهروندان یکسان رفتار شود. این الزام در قانون اساسی ایالات متحده مشخص شده است. مقررات مشابه در سایر قوانین اساسی این است که همه شهروندان برابر هستند و هیچ امتیازی در امور مالیاتی نمی توان قائل شد. با این حال، این قانون اغلب از طریق نفوذ گروههای فشار نقض میشود. همچنین اجرا و تفسیر بدون ابهام دشوار است. در کشورهایی که دولت های محلی تحت کنترل دولت ملی هستند، مالیات محلی می تواند توسط مقام مرکزی به این دلیل که قانون اساسی ملی را نقض می کند، در صورتی که از قانون یکنواختی و برابری مالیات دهندگان تخطی کند، باطل کند.
گذشته از محدودیت های قانون اساسی، سنتی یا سیاسی فوق، هیچ محدودیتی برای قدرت مالیاتی نهاد قانونگذاری وجود ندارد. پس از تصویب قانونگذار، مالیات نمی تواند از نظر قضایی منع شود. هیچ راهی برای حمله قانونی به قانون مالیاتی به دلیل خودسری یا ناعادلانه بودن آن وجود ندارد، اما اجرای قانون باید صحیح باشد. مالیات مضاعف.
مشکل مالیات بر درآمد مضاعف و همزمان توسط مقامات دولتی به ویژه در حقوق بین الملل اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. رشد تماس های بین المللی امکان مالیات گرفتن از یک فرد یا شرکت را در چندین کشور چند برابر کرده است. علاوه بر این، نیازهای مالی رو به گسترش دولت ها باعث شده است تا اختیارات مالیاتی خود را گسترش دهند، در نتیجه موارد مالیات مضاعف به طور فزاینده ای مکرر و جدی می شوند.
یکی دیگر از محدودیتهای بدیهی در قدرت مالیاتی مقامات دولتی این است که یک مقام نمیتواند مالیات واحدی را دو بار بر یک شخص به یک دلیل اعمال کند.
مالیات عموماً عطف به ماسبق نمی شود، مگر در شرایط خاص. یکی از نمونه های مالیات عطف به ماسبق مالیات بر مزایای زمان جنگ در برخی از کشورهای اروپایی توسط قوانینی بود که در سال 1945 و زمانی که جنگ و اشغال دشمن به پایان رسید، وضع شد.
یک محدودیت رایج در قدرت مالیاتی این است که با همه شهروندان یکسان رفتار شود. این الزام در قانون اساسی ایالات متحده مشخص شده است. مقررات مشابه در سایر قوانین اساسی این است که همه شهروندان برابر هستند و هیچ امتیازی در امور مالیاتی نمی توان قائل شد. با این حال، این قانون اغلب از طریق نفوذ گروههای فشار نقض میشود. همچنین اجرا و تفسیر بدون ابهام دشوار است. در کشورهایی که دولت های محلی تحت کنترل دولت ملی هستند، مالیات محلی می تواند توسط مقام مرکزی به این دلیل که قانون اساسی ملی را نقض می کند، در صورتی که از قانون یکنواختی و برابری مالیات دهندگان تخطی کند، باطل کند.
گذشته از محدودیت های قانون اساسی، سنتی یا سیاسی فوق، هیچ محدودیتی برای قدرت مالیاتی نهاد قانونگذاری وجود ندارد. پس از تصویب قانونگذار، مالیات نمی تواند از نظر قضایی منع شود. هیچ راهی برای حمله قانونی به قانون مالیاتی به دلیل خودسری یا ناعادلانه بودن آن وجود ندارد، اما اجرای قانون باید صحیح باشد. مالیات مضاعف.
مشکل مالیات بر درآمد مضاعف و همزمان توسط مقامات دولتی به ویژه در حقوق بین الملل اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. رشد تماس های بین المللی امکان مالیات گرفتن از یک فرد یا شرکت را در چندین کشور چند برابر کرده است. علاوه بر این، نیازهای مالی رو به گسترش دولت ها باعث شده است تا اختیارات مالیاتی خود را گسترش دهند، در نتیجه موارد مالیات مضاعف به طور فزاینده ای مکرر و جدی می شوند.